شکستن قواعد و ایجاد راه های جدید
به ترتیب اولویت
⦁ کار جالب، چالشی یا معنی‌دار
⦁ مدیر حامی/رئیس خوب
⦁ شناخته‌شدن، ارزش داده شدن و محترمانه برخوردکردن با آن‌ها
⦁ رشد شغلی، یادگیری و توسعه
⦁ محیط کار منعطف (اجازه زندگی خارج از محیط کار)
⦁ پرداخت عادلانه
⦁ وضعیت مکانی شغل
⦁ امنیت و ثبات شغلی
⦁ افتخار به سازمان، مأموریت و یا محصول آن
⦁ کار با همکاران یا مشتریان خوب
⦁ محیط دوست‌داشتنی و مفرح
⦁ مزایای خوب
⦁ وفاداری و تعهد به همکاران یا رئیس
زمانی که استعدادهای شما احساس تعلق خاطر کنند تمام توانایی‌های خود را به میدان کار می‌آورند؛ بنابراین به آن‌ها توجه کنید و احترام بگذارید و از تفاوت‌های آن‌ها بهره برده و جشن بگیرید. زیرا اگر استعدادهای شما هرکدام روش‌های عملی و مهارت‌های منحصربه‌فردی دارند که این تنوع نیروی کار در دوام و موفقیت شما و سازمان شما در محیط کسب‌وکار به‌شدت رقابتی کمک خواهد کرد.
حقیقت امر این است که کارکنان بااستعداد شما تا مشارکت داده نشوند، احساس درگیرشدن نمی‌کنند و بدون احساس تعلق مشارکت حاصل نمی‌شود. زمانی کارکنان شما احساس درگیرشدن و مشارکت از خود نشان می‌دهند که شما به رشد و توسعه آن‌ها با به نمایش گذاشتن سبکی که وفاداری را پرورش داده و فرهنگی را ایجاد کند که استعدادها را به خود جذب و نگهداری کند، توجه نشان دهید.
بسیاری از مدیران مسئولیت مشارکت و نگهداشت کارکنان را به عهده نمی‌گیرند. آن‌ها معتقدند نگهداشت عمدتاً درباره پول، حقوق و مزایا است و آن‌ها کنترل چندانی بر آن‌ها ندارند. البته همه ما می‌دانیم که این تفکر صحیح نیست. علاوه بر پرداخت منصفانه کارکنان انتظار کار چالشی و معنی‌دار، قدردانی و احترام دارند. کارکنان تمایل دارند به‌حساب آمده و بخشی از یک تیم باشند و شما به‌عنوان یک مدیر می‌توانید بر این عوامل اثرگذار باشید. مدیریت ارشد و سیاست‌های سازمانی نیز مهم‌اند ولیکن شما به‌عنوان مدیر قدرت و اثر بیشتری از دیگران در چالش مشارکت و نگهداشت کارکنان دارید.
شرکت‌ها هیچ‌وقت به‌اندازه عصر حاضر بر دارایی‌های انسانی خود در کسب مزیت رقابتی تکیه نداشته‌اند. شما به ماندن افراد شایسته خود فارغ از فراز و نشیب‌های اقتصادی نیاز دارید. منظور ما از ماندن این نیست که افراد بااستعداد شما فقط در محل کار خود حاضر شوند؛ بلکه به کار خود بچسبند و از آن لذت ببرند. آن‌ها باید در تجارت کسب‌وکار مشارکت داده شوند. مشارکت و نگهداشت دو سوی یک سکه‌اند.
بخر، انبار کن و بفروش دیگر در دنیای رقابتی امروز که رهبری در هزینه یک مزیت رقابتی در بازار است پاسخگوی نیازها نیست. مدل‌های جدید کسب و کار تجارت الکترونیکی قواعد بازی را تغییر داده‌اند. امروزه باید اول بفروشید!!! بعد منع‌یابی کنید و سپس ارسال کنید!!! چطور؟ تصاویر از کالاهایی که با تأمین کنندگان قرارداد فروش آن‌ها را بسته‌اید را در وب سایت خود قرار دهید! وجه کالا را در حساب بانکی خود دریافت کنید! اطلاعات تحویل کالا یا خدمت را به تأمین‌کننده بدهید تا به جای شما تحویل را انجام دهد! به همین سادگی سرمایه در گردش صفر!!!
وقتی مشتریان شما مجدد به شما مراجعه می‌کنند می‌توانید از اینکه در مسیر صحیح قدم برداشته‌اید مطمئن شوید. تکرار خرید مشتریان یعنی رضایتمندی از خرید و خدمات و جریان درآمدی که در شرایط رکود برای شما حیاتی است. فراموش نکنید که مشتریان راضی می‌توانند مُبَلِغ رایگان شما باشند و تبلیغات دهان به دهان میان دوستان از هر نوع تبلیغی اثرگذارتر است.
شما به عنوان یک کسب و کار باید با هدف هدایت کاربران به سمت محل کسب و کار و یا وب سایت خود از این شبکه‌ها استفاده کنید. شبکه‌های اجتماعی کانال مناسبی برای هدایت جریان فروش به سمت کسب و کار شماست! راه اندازی صفحات در این شبکه‌ها هدف نیست!
بسیاری به دنبال تولید کالایی جدید و سپس ارائه آن به بازار مصرف هستند. این درحالی است که حرکت از سمت بازار به سمت تولید بسیار آسان تر است. بسیاری از کسب و کارها نیاز بازار را شناسایی و برای آن یک راه حل (کالا یا خدمت) خلاقانه ارائه می کنند که خریدارها از پیش منتظر آن ها هستند!
یکی از هزینه هایی که همه کسب و کارها مخصوصاً کسب و کارهای نوپا با آن مواجه هستند سرمایه در گردش برای خرید و انبار موجودی کالا است. این در حالی است که در دنیای کسب و کار امروز انبار به شکل هزینه ای غیر ضروری در بیشتر موارد دیده می شود از این رو موجودی انبار را باید حداقل و یا در حالت ایده آل آن به صفر رساند. در گذشته کالا خریداری و انبار و سپس فروش انجام می شد ولی دنیای رقابتی کسب و کار امروزی اول به دنبال فروش کالا و خدمات و سپس تهیه و ارسال آن به مشتری هستند.